محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره

مامان و محمد حسین

بدون عنوان

1393/2/27 0:49
نویسنده : زهرا
366 بازدید
اشتراک گذاری
سلام گلم ناز من پسر ناز من هر روز داره یه شیرین کاری جدید یاد میگیره و ما رو خوشحالتر میکنه. الان دیگه خودت کامل میتونی بود کمک بشینی. سرسر هم یاد گرفتی و وقتی من یا اطرافیان سرسر میکنیم شما هم تکرار میکنی. خودت اشیا رو برميدارد و هر چیزی رو که دوست نداشته باشی پرت میکنی. بیرون رفتن رو هم خیلی دوست داری و در که باز میشه سریع خودت رو به طرفش میکشی. بیرون که میریم ساکت میشی و توی ماشین دیگه نمیخوابی و از پنجره بیرون رو نگاه میکنی. دیگه گل پسر مامان تو کریر نمیمونه و میخواد خودش دور و برش رو ببينه چند روز پیش من و شما رفتیم عیادت عمه مامان تو راه برگشت مجبور شدم شما رو تو بغلم نگه دارم و همون طور رانندگی بکنم. حسابی شيطون شدی وقتی چیزی رو که میخوای بهت نمیدیم یا دستت بهش نمیرسه شروع میکنی به جیغ زدن طوری جیغ میزنی که مجبور میکنی خواستت انجام بشه. دایی حسابی هوای شما رو داره و اگه ببینه چیزی میخوای یا بغل کسی هستی که خیلی حواسش بهت نیست شروع میکنه به غر زدن و دعوا. وقتی حالت خوبه و گرسنه هم نیستی یه چیزی میگیری دستت و شروع میکنی به حرف زدن و صدا در آوردن تو اون لحظه فقط میخوام بیام و بخورمت.
پسندها (1)

نظرات (1)

مامان محمدمهدی
27 اردیبهشت 93 9:01
ای جان عوض من هم بخورش این پسمل شیرین رو
زهرا
پاسخ