قندک مامان
بعد از کلی تاخیر دوباره سلام
عسل مامانی تو این مدت حسابی درگیر بودم خاله جونت عقد کرده و ما در تدارک جشن و پاگشا بودیم البته خونه مامان جون
آقا داماد خیلی دوست داره زود بیاد خونه ما چند بار هم که خاله رو آورده دم در خونه مون پیاده کنه به خاله گفته:چرا منو دعوت نمیکنید بیام تو.
خاله هم بهش گفته: بزار گل پسری دنیا بیاد بعدا
آخه من در حال حاضر توانایی مهمون داری به تعداد زیاد رو ندارم
از طرف دیگه ما داریم اتاق شما عسلی رو رنگ میکنیم و وضعیت خونه چندان به سامان نیست.
قرار بود اتاق شما شازده کاغذ دیواری باشه ولی وقتی رفتیم چند تا طرح دیدیم من تصمیم گرفتم اتاق رو رنگ روغن بزنیم تا شما راحت بتونی در و دیوار رو نقاشی کنی و من بتونم تمیز کنم
راستی تخت شما گلم رو هم سفارش دادیم و قراره 10شهریور بیارن نصب کنن
خیلی دوست دارم مامانی امروز وقت سونو دارم میرم ببینم چقدر بزرگ شدی سری پیش تو 27 هفته یه کیلو و 100 بودی حالا ببینم مامانی من چقدر بزرگ شده کاش یه پسر خوشگل و تپل باشی
روی ماهت رو میبوسم