محمد حسینمحمد حسین، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 10 روز سن داره

مامان و محمد حسین

محرم

1392/8/19 15:51
نویسنده : زهرا
201 بازدید
اشتراک گذاری

سلام

امسال به خاطر وجود شما مامانی نمیتونه تو مراسم عزاداری شرکت کنه دل مامان برای تو مسجد نشستن حسابی تنگ شده, تلویزیون و  cd و ... هیچ کدوم نمیتونه جای مسجد رو پر کنه.

وقتی صدای ناله تو بین بقیه مردم گم میشه خیلی بهت آرامش میده. 

وقتی مراسم تموم میشه و سیل جمعیته که از مسجد خارج میشن حس خیلی خوبی به آدم دست میده.

وقتی وارد مسجد میشی و در و دیوار مسجد رو سیاه پوش میبینی حس عذا و محرم تمام وجودت رو میگیره.

بابا هم برای اینکه ما تو خونه کمتر تنها بمونیم کم میره مسجد.

چند روز پیش بابا میگفت دلم برای لحظه ای که از مسجد درمیومدی بیرون تنگ شده.

از خدا میخوام که شما گل پسر من حسینی باشی. انشالله

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

مامان حنانه
19 آبان 92 15:01
دلم مست و لبم مست و سرم مست / بخون ای دل که صبرم رفته از دست بخون ای دل محرم اومد از راه / بخون اجر تو با عباس بی دست . . . عرض تسلیت و تعزیت بمناسبت آغاز ایام عزای حسینی
مامان محمدمهدی
20 آبان 92 8:45
انشاءالله سال بعد با گل پسر از این هیأت به اون هیأت، ازین مسجد به اون مسجد برید اینروزها هم التماس دعا داریم
زهرا
پاسخ
انشالله
مامان حنانه زهرا
30 آبان 92 20:29
ایشالله محمد حسین جان یکی از پرچمدارای امام حسین باشن