پا گشا
پا گشا سلام گل پسر مامان
شاید باید بگم دارم روزهای سختی رو میگذرونم شب دیر میخوابم گاهی حتی تا 4 و 5 صبح بیدارام و روز در حال چرخوندن پسر بغلی خودم 
ولی خیلی شیرنه همین که یه لبخند کوچلو به مامان میزنی کلی آروم میشم خیلی خوبه که پیش هم هستیم
شب میلاد امام حسن عسکری (ع) بابای امام زمان عمو و زن عمو رو پا گشا کردیم شما هم تا جایی که میتونستی دادو فریاد کردی آقا گل
مهمونی رو تو یه رستوران گرفتیم مامان برای شما فرنی برداشته بود که مجبور نشه پیش مردم خودش بهت شیر بده اما داد و بیداد شما و نگاه های چپ چپ مردم 
باعث شد مامان کاری رو که دوست نداشت انجام بده هر چند چادر مامان باعث شد که کسی متوجه نشه چی کار میکنیم 
خدا رو شکر با همه اینا شب خوبی بود و خیلی به همه خوش گذشت بخصوص مامان و بابای باباخیلی پیش خانواده زن عمو احساس سر بلندی کردن
البته من و بابا هم هم تو شام و هم تو کادو ها سنگ تموم گذاشتیم
کار خوبی کردید تو رستوران گرفتید مهمونی رو چون با بچه کوچیک واقعا سخته.
چرا شبها بیدار میمونه گل پسر؟ گریه هم میکنه؟ 
سعی میکنم زود زود بیام
نه اون تا شیر بخوره بخوابه 12_1 میشه من بد خواب میشم نميتونم بخوابم
البته تمام کارهای خونه رو تو همین مدت انجام میدم]
