عکس رو دیوار
_ اون عکسه چیه رو دیوار؟
_ عکس بابای آقا محمدرضا است دیگه!
_ نه بابا، من بابای آقا محمدرضا رو دیدم از اینجوری یا نیست
_ دختر خاله این عکس کیه؟
من: عکس مرجع تقلید آقا محمدرضا است
_ چی چی تقلید؟؟؟
من: شما دوتا چند سال تونه؟
_ کلاس پنجم ایم، ۱۱ سالمونه
من: ( به طور کامل مرجع تقلید و رساله رو به پسر خاله و پسر دایی ام که اون روز ناهار مهمون ما بودن توضیح میدم)
_ آره بابا فهمیدم من هم از اون کتابا ( رساله) دارم
من: آفرین خوب خوندی توش چی نوشته؟
_ از همین ها که اخلاق تون خوب باشه، دروغ نگید، احترام بزارید، دیگه
من: نه عزیزم اون رساله نیست، توی رساله نوشته که چه جوری نماز بخوریم، روزه بگیریم...
حرفم رو قطع میکنن
_ خوب فهمیدیم و از اتاق میرن بیرون
من:
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی